بقال

بقال

 
 

بقال

مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت . آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم...

« یقین داشته باش که به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم »

 



نظرات شما عزیزان:

EhsAn
ساعت23:48---5 شهريور 1393
آدمها بر دو قسمت اند
یا مادر زادی گرگ به دنیا می آیند و یا بره متولد می شوند!!
گرگ ها همیشه گرگ می مانند
ولی بره ها یا در نهایت تبدیل به گوسفندی تمام عیار می شوند
و یا یاد می گیرند که چگونه گرگ شوند!
قسمت جالب ماجرا اینجاست که گرگ بره زاده حریص ترو خونریز تر از گرگ گرگ زاده است،
زیرا که او از روی عقده و حقارت و کینه و نفرت میدرد و گرگ زاده تنها به حکم عادت!


alibieber
ساعت11:48---30 مرداد 1393
وبت محشره

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:, |